منبع: http://www.health.discovery.com
اگر از زوجی که سالها با هم زندگی کردهاند، پیرامون زندگی جنسی آنان بپرسید، به احتمال زیاد با این پاسخ رو به رو میشوید:" به گرمی روزهای نخستین نیست، اما هنوز هم چیز بسیار خوبی است." بله، فروکش کردن شدت اشتیاق جنسی طی زمان برای هر زوجی پیش میآید. به طور معمول، حدود 18 ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان میدهد.
منظور از اختلاف در میل جنسی وضعیتی است که شدت کاهش اشتیاق جنسی در یکی از زوجها از دیگری بیشتر است. اگر به این اختلاف به اندازهی کافی توجه نشود، کم کم حالت غیر عادی به خود میگیرد و به سرد شدن ارتباط جنسی زوجها میانجامد. از این رو، شما باید پیرامون ارتباط جنسی بیش از پیش اطلاعات به دست آورید.
اغلب افراد ارتباط جنسی را عملی خودجوش و عاشقانه میدانند که به هیچ گونه آموزش یا برنامهریزی نیاز ندارد. اما توجه داشته باشید رابطهی جنسی، که بخش مهمی از زندگی انسان است و حتی در تعیین میزان احساس رضایت از زندگی نقش کلیدی دارد، مانند بسیاری از رفتارهای ما در اثر آموزش و یادگیری جهتدهی مناسب پیدا می کند.
به دست آوردن اطلاعات درست دربارهی مهارتهای بهبود رابطهی بین دو جنس، تقویت احساس مسؤولیت در قبال زندگی جنسی خویش و آگاهی بیشتر دربارهی رابطهی جنسی سالم به شما کمک میکند به ارتباط جنسی خود انرژی ببخشید و از خاموش شدن شمعی که روشنی زندگی شما تا اندازهی زیادی به آن وابسته است جلوگیری کنید.
دکتر پت لاو، نویسنده کتابهای Hot Monogamy (گرم گرم با یک همسر) و The Truth About Love(حقیقت عشق)، میگوید:"درک زبانی که همسر شما با آن زبان به شما ابراز عشق میکند کلید حل اختلاف در میل جنسی است." اگر شما این زبان را بشناسید و به هنگام به آن پاسخ دهید، تفاهم جنسی را تقویت کردهاید که نتیجهی آن اشتیاق جنسی و گرم شدن ارتباط جنسی است. به نظر دکتر لاو: "برای به دست آوردن آن چه که از همسر خود میخواهید، باید آن چه را که او میخواهد به او بدهید."
خواستههای خود را به هم بگویید
شما باید بتوانید دربارهی مسائل جنسی به راحتی با هم سخن بگویید. اغلب زوجها در بیان مناسب خواستههای جنسی خود مشکل دارند. آنان به طور معمول دربارهی این موضوع چیزی نمیگویند یا به شیوهی منفی آن را بیان میکنند که خود راه گفت و گو را میبندد. برای مثال، فرض بگیرید شما دوست دارید همسرتان پیش از آن که عمل جنسی آغاز شود، مدت بیشتری را به بوسیدن و نوازش کردن شما اختصاص دهد. شما میگویید: "تو هرگز به اندازهی کافی من را نمیبوسی." به نظر سوزان تانسند ،که مدیر مرکز بهبود روابط زوجها در یکی از شهرهای آمریکا است، در این عبارت خواستن مطرح نشده است، بلکه به نوعی انتقاد شده است. به نظر او بهتر است خواستهی خود را این گونه مطرح کنیم: "من فکر می کنم پیش از این که به عمل جنسی بپردازیم، بهتر است زمان بیشتری را به بوسیدن و نوازش کردن اختصاص دهیم."
بنابراین باید تفاوت انتقاد و خواستن را به روشنی درک کنیم و به جای استفاده از جملههای انتقادی از عبارتهایی مانند" به نظر من به جای ... بهتر است ..." یا " من ترجیح می دهم ..." را به کار ببریم. تانسند، که کارگاهی را با نام " گرم گرم با تنها همسر خود" برگزار کرده است، میگوید: "شاید باور کردنی نباشد اما وقتی شرکت کنندگان این کارگاه از عبارت "به نظر من به جای ... بهتر است ..." استفاده کردند، رشد چشمگیری در گفت و گو های جنسی آنان به وجود آمد."
هنگامی که شما خواستهی جنسی خود را به شیوهای مثبت مطرح میکنید، همسر شما با تکرار عبارت شما و حتی بدون تغییری در آن، کار شما را تایید میکند. اگر چنین نشد، عبارت خود را به اندازهای تصحیح کنید تا او چنین کاری بکند.سپس شما از همسر خود به خاطر گوش دادن به خواستههایتان تشکر میکنید و از او میبپرسید که آیا دوست دارد در جهت دستیابی به خواستهی شما تغییرهایی در رفتار خود به وجود آورد. پاسخ او بسته به برخی شرایط و چگونگی برخورد شما ممکن است "بله" یا "خیر" باشد.
با کمک این شیوه ،که از آن با عنوان "بازتاب آینهای" یاد میشود، ممکن است همیشه به خواستهی خود نرسید، اما اگر بیاموزید که چه گونه عبارتهای انتقادی خود را به عبارتهای خواهشی تبدیل کنید، یعنی به جای این که همسرتان را متهم کنید، خواستهی خود را با او در میان بگزارید، و به بازخورد همسرتان توجه کنید، یعنی عبارت خود را با توجه به پاسخ او تصحیح کنید، بخت بیشتری برای دست یافتن به خواستهی خود دارید. این شیوه برخورد باعث میشود صمیمیت شما عمق بیشتری پیدا کند و اغلب این صمیمیت است که میل جنسی را تقویت میکند.
قرار داد جنسی بنویسید و از آن پیروی کنید
شما و همسرتان گفت و گو های مثبتی درباره خواستههای جنسی خود دارید و خود را نسبت به خواستههای یکدیگر متعهد میدانید. اکنون زمان آن رسیده است که بر اساس پیشنهاد دکتر لانا هوستین، متخصص امور جنسی و نویسنده کتاب How to Have Magnificent Sex ( چه گونه روابط جنسی خود را تقویت کنیم)، قراردادی در این زمینه داشته باشید.
دکتر هوستین معتقد است مشکل اغلب زوجها بیان مثبت خواستهها نیست. به نظر او خستگی کار روزانه حتی قویترین میلهای جنسی را هم دفن میکند. او از بسیاری از زوجهایی که برای مشاوره به او مراجعه می کنند، میخواهد: "برای به دست آوردن ثروت جنسی با هم معامله کنید." خواستههای جنسی خود را روی کاغذ بنویسید. برای مثال، شما تصمیم میگیرید که در ماه آینده یکی از شما آغاز کنندهی تعامل جنسی باشد. کسی که به عنوان آغاز کننده انتخاب میشود باید خواستههای طرف دیگر را برآورده کند.
برای این که قرار داد نتیجه بخش باشد، در آغاز خواستههای کمتری مطرح کنید. به نظر هوستین این کار مانند ورزش است. در ورزش از سطح فعالیت پایین آغاز میکنیم تا به سطح بالاتری برسیم. در آغاز ممکن است همیشه به ورزش کردن علاقه نداشته باشیم، اما هنگامی که به این کار ادامه بدهیم، آرام آرام از آن خوشمان می آید." در آغاز ممکن است چندان احساس خوشی از آن نداشته باشیم، اما پس از این که وارد معامله شدیم، از این که چنین معامله پر سودی را انجام میدهیم خوشحالیم و اغلب از آرامش حاصل از آن لذت میبریم."
پس از یک ماه دربارهی نتیجه قرارداد با هم سخن بگویید؛ این که، کدام تجربهها لذت بخشتر بودند، کدام کارها بهتر جواب دادند و کدام کارها نتیجهای نداشتند. سپس میتوانید نسبت به توسعه بخشیدن توافقهای اولیه یا اصلاح آنها تصمیم بگیرید. البته شاید لازم باشد برای کسی که به بندهایی از قرار داد عمل نکرده است، پنالتی هم در نظر بگیرید!
مشکل اختلاف میل جنسی را برطرف کنید
پس از این که گفت و گوهای جنسی مثبتی داشتید و بر اساس قرارداد عمل کردید، ممکن است با مشکل اختلاف در میل جنسی رو به رو شوید که مشکل بسیار شایعی است. این مشکل در زوجهای سنین مختلف بروز میکند و برعکس آن چه ممکن است در ذهن داشته باشید، همیشه مردان نیستند که نسبت به زنان میل جنسی بالاتری دارند. یک زن، بهویژه در اواسط زندگی، ممکن است در زمانی که مردش در رابطهی جنسی کمتر تهاجمی عمل کند، برتری جنسی خاص خودش را به دست آورد.
تغییر جهت میل جنسی بین زوجها تا اندازهی زیادی مشکلی ایجاد نمیکند و چیز بدی هم نیست، مگر این که یکی از آنان احساس بیهودگی و ناامیدی داشته باشد یا پس زده شود. این مشکل به طور معمول برای کسی پیش میآید که اشتیاق بیشتری دارد، زیرا او تعامل را آغاز می کند، اما مورد بی اعتنایی یا تمسخر قرار میگیرد.
زبان ابراز عشق همسرتان را یاد بگیرید
دکتر پت لاو برای زوجهایی که اشتیاق کم یا زیادی به تعامل جنسی دارند، پیشنهادهای ویژهای دارد. یادگرفتن زبان ابراز عشق یکدیگر، در بالای فهرست پیشنهادهای او قرار دارند. او معتقد است این کار برای نفوذ به قلب آن چه که باعث بیدار شدن میل جنسی در همسرتان میشود، از خریدن زیرپوشهای به اصطلاح سکسی و شکلات خریدن و گل رز هدیه دادن، نافذتر عمل می کند.
دکتر لاو این مثال را مطرح میکند: تام دوست دارد روزی یک بار عمل جنسی داشته باشد، اما همسرش با هفتهای یک بار ارضا میشود. چه چیزی همسر او را نرمتر می کند و باعث می شود به خواسته تام بیشتر پاسخ دهد؟ تام باید متخصص برانگیختن اشتیاق جنسی در همسرش شود!
چیزی که ممکن است تام از آن اطلاع نداشته باشد، ارتباط بین میل جنسی همسرش و زندگی روزانه اوست. او اغلب میگوید به خاطر نگهداری از بچهها، خسته است و حس لازم را برای تعامل جنسی ندارد. اما در نظر بگیرید یک روز عصر تام به همسرش بگوید: "من یکی دو ساعت میتوانم از بچهها نگهداری کنم، تو راحت باش و هر کاری میخواهی انجام بده." این رفتار سخاوتمندانه ممکن است باعث شود همسرش موجی از عشق نسبت به تام احساس کند و فضایی را بیافریند که شعلهی اشتیاق جنسی را برافروزاند.
برای کسانی که اشتیاق جنسی بالایی دارند
لاو در کتاب " گرم گرم با یک همسر" برای برقراری تعادل بین زوجهای با اشتیاق بالا و پایین پیشنهادهای زیر را مطرح کرده است اگر شما فردی با انرژی جنسی بالا هستید:
• بپذیرید که ممکن است زوج شما برای برانگیخته شدن کامل به تحریک بیشتری نیاز دارد. بنابراین، حوصلهی بیشتری خرج کنید.
• از این که آگاهانه اشتیاق جنسی خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید، بپرهیزید. این کار به اختلاف میل جنسی دامن میزند.
• به پیش شرطها و پیشنیازهای جنسی همسرتان برای عشقورزی توجه کنید. هر چه به او بیشتر توجه کنید، توجه بیشتری به خود داشتهاید.
• شهوت را با عشق اشتباه نگیرید. اگر همسر شما اشتیاق جنسی پایینی دارد، به این معنی نیست که شما را دوست ندارد. اگر چنین باشد، شما کمبود عشق را در سایر زمینههای زندگی نیز میبینید.
• انرژی خود را به جهت دیگری سوق دهید. ورزش و تفریحات سالم دیگر به شما کمک میکند.
برای کسانی که اشتیاق جنسی پایینی دارند
• دربارهی اشتیاق جنسی خود احساس مسوولیت بیشتری داشته باشید و بخشی از زندگی را به رابطهی جنسی اختصاص دهید.
• قراردادی را که پیشتر توضیح دادیم، بنویسید و امضا کنید! وقتی حوصله دارید به قرارداد عمل کنید. به شرایطی که باعث تقویت اشتیاق جنسی شما میشود، توجه داشته باشید و در قرارداد بر آنها تاکید کنید.
• درباره پیش شرطها و پیشنیازهای جنسی خود شفاف و منطقی باشید و به شیوهی مثببتی با همسرتان در میان بگذارید.
• اگر دوست ندارید عمل جنسی داشته باشید، بدون پرده به همسرتان بگویید. اگر میخواهید با همسرتان سازش داشته باشید، هنگامی که پاسختان منفی است، نباید احساس پرده پوشی داشته باشید.
• اشتیاق ذهنی خود را جشن بگیرید. رضایت شما از این که در چارچوب ذهنی همسرتان قرار گرفتهاید و به وجود آوردن اشتیاق بیشتر در خودتان، دلیل خوشی و شادکامی است.
آلت جنسی مردانه (Penis) از بخش کلاهک مانندی به نام حشفه (Glans) بدنه یا بخش استوانهای شکل(Shaft)، بیضهدان و دو بیضه (Testis) تشکیل شده است. بدنهی آلت از سه بافت اسفنجی نرم و استوانهای درست شده است که شمار زیادی رگ خونی کوچک دارد. پایانههای عصبی زیادی به آلت وارد میشوند و آن را به تماس، فشار و دما حساس میسازند.
حشفه که بخشی از پوست ختنهگاهی آن را در بر میگیرد، نسبت به بدنهی آلت پایانههای عصبی بیشتری دارد و به این دلیل به تحریک فیزیکی حساسیت بیشتری دارد. ناحیه بین حشفه و بدنه که لبهی تاجی نامیده میشود و بخش مثلثی کوچکی که زیر آلت قرار دارد،جایی که نوار نازکی از پوست به نام بند (Frenum) به حشفه متصل است، دو ناحیه دیگر آلتاند که حساسیت زیادی دارند
دو بیضه درون بیضهدان قرار دارند. بیضهها جای تولید سلولهای جنسی مردانه(اسپرمها) و هورمون جنسی مردانه (تستوسترون) هستند. هنگام تحریک جنسی رگهای خونی بافت اسفنجی با خون پر میشوند و آلت متورم میشود. انبساط رگهای خونی طول آلت، باعث بزرگ شدن اندازه و سفت شدن آن میشود. تبدیل حالت آلت نرم به آلت سفت و بلند، نعوظ(Erection) نامیده میشود. آلت پس از تخلیه مایع منی یا پس از رفع تحریک جنسی به سرعت به حالت استراحت در میآید.
هنگامی که آلت جنسی مردانه در آلت جنسی زنانه یا مهبل(Vagina) فرو میرود و به اصطلاح مقاربت یا نزدیکی(Intercourse) رخ میدهد. تماس حشفه با سطح درونی مهبل به تحریک عصبهای آن، تهییج جنسی، اوج تحریک جنسی(Orgasm)، خروج منی(Semen) از نوک آلت و تخلیه آن به مهبل میانجامد. منی حاوی شمار زیادی اسپرم است. اسپرمها سلول جنسی زن یعنی تخمک(Ovum) را بارور میکنند. به این عمل لقاح(Fertilization) میگویند.
اندازه مهم نیست
ظاهر آلت جنسی مردانه از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. این تفاوت ممکن است در رنگ، شکل، اندازه و حالت پوست ختنهگاهی باشد. بین وزن، قد، جثهی فرد و اندازهی آلت ارتباطی وجود ندارد. در برخی عکسها آلت تناسلی بزگتر از حالت معمول نمایش داده میشود. بیشتر این عکسها ساختگی است و باعث نگرانی برخی افراد دربارهی آلت تناسلیشان شده است.
همه مردان در هر سنی ممکن است این نگرانی را داشته باشند. جای هیچگونه نگرانی نیست و هر آلتی با هر اندازهای کار خود را به خوبی انجام میدهد. برخی این باور غلط را در خود تقویت میکنند که "بزرگتر و کلفتتر، بهتر است" و تصور میکنند آلت بزرگ باعث افزایش رضایت جنسی زن میشود. در واقع، قطر آلت اثر ناچیزی بر رضایت جنسی زن دارد، زیرا ساختمان مهبل به گونهای است که با هر قطری به خوبی سازش پیدا میکند.
اندازهی آلت که عمق نفوذ آن را در مهبل تعیین میکند، اهمیت چندانی ندارد، زیرا یک سوم نخست مهبل بیشترین پایانههای عصبی را دارد و در تحریک جنسی زن نقش اصلی را بازی میکند. با وجود این، اندازه آلت ممکن است از لحاظ روانی برای زن اهمیت مثبت یا منفی داشته باشد. از این رو، برخی زنها آلتی با قطر بیشتر را میپسندند
منبع: جام جم
چه کنیم که خانواده ای با دوام و مستحکم داشته باشیم؟
این سئوالی اساسی است که هر جوانی در آستانه ازدواج مصمم به یافتن پاسخ آن است ، گرچه پاسخگویی به آن بعد از ازدواج هم دارای اهمیت است. جالب است که بدانیم جواب شرع ، عقل ، علم و عرف به این سؤال یکسان است. و آن یک کلمه یعنی " کفو همدیگر بودن " است. کفو هم بودن دو همسر یعنی تناسب، همشأنی و همطرازی و در اصطلاح عرف یعنی با هم جور بودن.
ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است که اجزاء اصلی و اساسی آن ، زن و مرد می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی ، تناسب و سنخیت بیشتری باشد. آن پیوند استوارتر ، مستحکم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. و به تعبیر "فلسفه السنخیه عله الانضمام" ، سنخیت و همتایی سبب جذب و پیوند است . به عکس ، هر چه این تناسب و هماهنگی کمتر باشد، زندگی سست تر، تلخ تر، کم ثمرتر و ناپایدارتر خواهد بود. علم و تجربه گویای آن است که علت اساسی بیشتر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی ، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری که موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ضروری و لازم می باشد و به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موکول کرد. یکی از امور مسئله تناسب و هماهنگی در سن زوجین است. لزوم تناسب سنی از اطلاق آیاتی مثل " فانکحوا ما طاب لکم من النساء " همسری مورد پسند و دلنشین انتخاب کنید، استنباط می شود. همچنین در روایات اسلامی به صراحت ، هم کفو بودن مطرح شده است. پیامبر اسلام می فرماید: با همسان و هم شأن خود ازدواج کنید
»»»> بقیه در ادامه مطلب
می توان گفت اسلام معیار و دلایل هماهنگی در سن را به عقل و عرف و علم سپرده است. اگر فرد به تجارب فراوان و واقعیت های موجود در جامعه و استدلال های علمی در این مسئله نظری بیفکند به راحتی پی خواهد برد که همسر دلنشین و مورد پسند همسری است که دارای هماهنگی و تناسب سنی باشد. قابل توجه است که کفو هم بودن از نظر سن، تفاوت در سن است نه تساوی ؛ زیرا این تفاوت در آفرینش مرد و زن در مورد سن بلوغ قرار داده شده است.
در مطلب ذیل ابعاد مسئله مورد نظر از دیدگاه علم و عرف مورد بررسی قرار گرفته است:
فاصله سنی مناسب میان زن و شوهر را می توان 4) 3 سال در نظر گرفت. البته این بدان معنا نیست که اگر یکی دو سال به این سنین افزوده و یا از آن کاسته شود، حتماً نباید ازدواجی انجام گیرد. شاید بتوان گفت که اگر تمام زمینه ها بررسی شده باشد و مشکل خاصی دیده نشود، می توان فاصله سنی را به دیده اغماض نگریست، ولی در عین حال بهترین و مناسب ترین فاصله سنی 4) 3 سال است. طبیعی است که اگر سایر شرایط ، مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمی تواند موفق باشد.
بارها با خانواده هایی مواجه می شویم که فاصله سنی زوجین حتی به 25، 20، 15، 13 سال و سال های بین این ارقام بالغ می شود و با یکدیگر مشکلات عدیده ای دارند . ما دراینجا به بررسی معایب ازدواج هایی می پردازیم که فاصله سنی بین زن و شوهر در آنها زیاد است.
1) مشکل عدم درک مطلوب یکدیگر
وجود فاصله سنی زیاد موجب آن می شود که زن و شوهر نتوانند به خوبی یکدیگر را درک نمایند. فردی با داشتن بیست سال سن بیشتر ، طبیعی است که می تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد یا لااقل می تواند چنین احساسی داشته باشد. لذا این مسئله زمینه ای فراهم می کند که شخص ارزش لازم را به نظرات فرد کوچکتر ندهد یا طرف مقابل بیش از اندازه احساس کوچکی نماید و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود و همین مورد زمینه عدم تفاهم را به وجود می آورد که خود سبب پدید آمدن مشکلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد. اینان اغلب در وضع و موقعیتی هستند که توافق روحی ندارند و نمی توانند مسائل و مواضع یکدیگر را درک کنند.
2) عدم تناسب در تواناییهای جسمی
وقتی که فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هر یک در دوره ای از زندگانی به سر می برند که به لحاظ قوت و توان با همسر خود تفاوت های عمده دارند. مثلاً زنی که هفده سال دارد ، در دوران جوانی به سر می برد و همسر او که در 35 سالگی است، به مرز میان سالی نزدیک شده است. یکی غالباً فعال است و دیگری زودتر خسته و در اوقاتی منفعل می شود، گاه این خستگی و انفعال از طرف همسر جوان به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار نمی گیرد و به حساب کم کاری گذاشته می شود، یا به عنوان شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت مطرح می گردد، و وقتی که با این عنوان طرح می نماید، طبیعی است که طرف مقابل احساس ناراحتی می کند و ممکن است این امر عاملی برای برانگیختگی او شود و در نتیجه محیط امن خانه تبدیل به فضایی ناامن و غیر قابل تحمل شود. در حالی که مرد قصد شانه خالی کردن از مسئولیت را ندارد ولی از طرف همسرش متهم به تنبلی و بی مسئولیتی می شود و از آنجا که در چنین مواردی مرد تنبلی را نمی پذیرد، مجادلاتی در می گیرد.
3) انعطاف پذیری کمتر فرد بزرگتر
وقتی دو جوان با یکدیگر زندگی می کنند ، به دلیل جوانی انعطاف پذیری بیشتری دارند. فرد در سنین پایین تر چون نهال جوان است، امکان تغییر فراوانی را دارد. اما درختان ، مجال کمتری برای تغییر باقی گذاشته اند.
همین امکان تغییر و تحول است که ما را به یاد کلام گهربار پیامبر اسلام (ص) می اندازد که فرمود : بیشتر کسانی که به من ایمان آوردند، جوانان بودند.
وقتی که دو نفر جوان با هم ازدواج می کنند ، برای دست یافتن به سازگاری تلاش می کنند به نظر همدیگر توجه می کنند و خود را طوری تطبیق می دهند که مورد پسند دیگری واقع شوند و بدین ترتیب رضایت طرف مقابل را جلب نمایند، حال آنکه با افزایش سن، انعطاف آدمی کاهش می یابد و همین امر در زندگانی مشترک معضل آفرین است.
4) پیدا شدن سوءظن
گاه وجود فاصله های سنی زیاد باعث می شود که زوجین سوء ظن هایی نسبت به یکدیگر پیدا کنند و ممکن است حتی نتوانند دلایلی هم برای این گونه افکار ارائه نمایند.
5) عدم ارضای غرایز
یکی از اهداف ازدواج ، ارضای غرایز است و این خود می تواند عامل مؤثری در تداوم زندگی خانوادگی باشد. اما در سنین بالا، به لحاظ غریزی افول می نماید، به نحوی که زوجین نمی توانند موجبات رضایت یکدیگر را در روابط زناشویی به نحو مطلوب تأمین نمایند و همین امر ممکن است موجبات درگیری را فراهم آورده ، محیط خانواده را متشنج کند. این مسئله در موارد چشمگیری به بروز افسردگی در زنان جوان می انجامد و در برخی از زنانی که خویشتندار و باتقوا نباشند، گرایش به انحرافات و لغزشها دیده می شود.
6) امر و نهی پیوسته ی فرد بزرگتر
در چنین خانواده هایی فرد بزرگتر به دلیل داشتن تجربه، خود را ملزم می داند که مدام به همسر خود امرو نهی کند و امر و نهی بیش از حد- که همیشه مبتنی بر حق نیست، بلکه سلیقه نیز در آن سخت مداخله می کند - موجبات ناراحتی همسر را فراهم می آورد. فرد بزرگتر احساس می کند که باید فرد کوچکتر را تربیت کند و حال آنکه او انتظار دارد که با همسر زندگی کند، نه آنکه همسر وی نقش پدر و مادر را بر عهده گرفته، به امر و نهی و تربیت وی مبادرت نماید. البته زن و شوهر باید برای تکامل وتعالی یکدیگر تلاش کنند و در مواقع ضروری به امر به معروف و نهی از منکر یکدیگر بپردازند.
7) کمرویی با همسر
یکی از مواردی که در این گونه خانواده ها دیده می شود، این است که فرد کوچکتر دچار نوعی کمرویی رنج آور است و نمی تواند به راحتی مشکلات خود را با همسر خویش در میان بگذارد. لذا حرف های ناگفته در این خانواده ها بسیار است و مجال مناسبی برای طرح آنها وجود ندارد. سخنان ناگفته بر دل فرد رنجیده سنگینی می کند و گاه به فضای بیرون از خانه کشیده شده، برای دیگران مطرح می شود و این امر مورد قبول و پذیرش فرد بزرگتر نیست. زیرا او فکر می کند که همسرش اسرار خانواده را به بیرون از خانه برده ، برای این و آن نقل می کند و این خود موجب بروز اختلافات تازه ای می شود و اگر فرد کوچکتر دردها را بازگو نکند، آنها بر روی هم انباشته شده ، او را افسرده می کند. در حالی که درد دل کردن به آرامش فرد کمک می کند و او از این که همسری دارد که به درد دلهای وی گوش می دهد، احساس آرامش می کند، زیرا خوب شنیدن درد دلها بخشی از تسکین آلام است و بدین ترتیب فرد به پالایش روانی دست می یابد. وجود چنین فضایی در خانواده ضامن سلامت و بهداشت روانی زوجین است. وجود کمرویی بسیار و رنج آور مانع بیان دردها شده ، چون تخلیه روانی صورت نمی گیرد، سلامت روانی فرد کوچکتر در معرض خطر قرار می گیرد. خانم جوانی می گفت: همسرم سالها از من بزرگتر بود و من همیشه با وی رودربایستی داشتم. از وی سؤال شد : تا کی با همسرت رودربایستی داشتی؟ او گفت: تا دو ساعت قبل از مرگ شوهرم.
8) دادن امتیازات بیش از حد
در این نوع خانواده ها ، معمولاً مشکل دیگر این است که فرد بزرگتر برای این که فرد کوچکتر را جذب کند و زندگی تداوم یابد، باید مدام به او امتیازاتی بدهد که وی را به دوام زندگی دلگرم کند. اما هر کس قادر نیست که مدام چنین امتیازاتی بدهد ، زیرا گاه دادن این نوع امتیازها برای فرد بزرگتر غیر قابل تحمل و یا غیر ممکن می گردد و بدین ترتیب از انگیزه طرف مقابل برای ادامه زندگی می کاهد. از سویی طرف کوچکتر که از نقطه ضعف همسر خویش اطلاع یافته درصدد اخذ امتیازهای بیشتری بر می آید و تقاضاهای فراوان جوانی پر انرژی و توانا ، اختلافات خانواده را تشدید و جو ناامنی را بر خانه حکمفرما می کند و بدین ترتیب خانواده ای نابسامان شکل می گیرد که کشمکشهای ناشی از آن، از ارزش والدین در نزد فرزندان می کاهد و در نتیجه تأثیرات تربیتی آنها را نیز کاهش می دهد.
9) ترس و ناامنی
در مواردی هم دیده می شود که فرد کوچکتر ، دچار ترس و و حشت می شود و این هنگامی اتفاق می افتد که مرد خانواده از سن و سال بیشتری برخوردار است.
خانمی می گفت با اینکه چند ماهی از مرگ همسرش نگذشته بود، و چندان متأثر هم به نظر نمی رسید. وقتی از اختلافات خانوادگی و تأثیرات منفی آن بر روی فرزندانش سخن می گفت، به تفاوت سنی زیاد خود با همسرش اشاره کرد و گفت : روزی که ازدواج کردم سیزده سال بیشتر نداشتم، در حالی که شوهرم در آن روزها سی ساله بود و من از دیدن او سخت دچار وحشت شده ، پیوسته از او می ترسیدم و این ترس و ناامنی تمامی وجودم را پر کرده بود و تا زمان مرگ او نیز وجود داشت، این ترس شدید همه ی آرامش مرا سلب کرده بود.
پس اگر فاصله سنی میان زوجین زیاد نباشد، این گونه ترسها کمتر دیده می شود.
10) نتایج نامطلوب دیگر
تفاوت سنی زیاد بین زوجین مشکلات دیگری نیز در پی دارد که در دوره های پایانی زندگانی رخ می دهد .
توجه
با بررسی سن ازدواج در میان قشرهای مختلف و جوامع گوناگون در می یابیم که غالبا ًسن مردان در جریان ازدواج بیش از زنان است. آلن ژیرار می نویسد : آگاهی های جمعیت شناسانه درباره سن همسران به هنگام ازدواج آموزنده است و می دانیم که بیشتر اوقات ، افرادی با هم پیوند زناشویی می بندند که از لحاظ سنی به هم نزدیک باشند. از این رو تناسب سنی را باید به عنوان یک ضریب مهم همسان همسری که در جامعه از اهمیت والایی برخوردار است، در نظر بگیریم.
دیدگاه دینی
از نظر اسلام ازدواج کردن با تفاوت سنی زیاد ، امر نامشروعی نیست و آنچه در سنت پیامبر دیده می شود، حکایت از مشروعیت این نوع ازدواج دارد. کمالات پیامبر به عنوان انسانی کامل به حدی بود که به خوبی با حضرت خدیجه (س) زندگانی کرد و در آن زندگانی معضلی به خاطر تفاوت سن و سال دیده نمی شد و از سوی دیگر خدیجه (س) نیز زنی با کمال و بی نظیر بود. تمامی ثروت فراوان خود را در راه تبلیغ اسلام صرف نمود و اولین زنی بود که به پیامبر ایمان آورد، در شعب ابیطالب با دیدن تمامی مشقت ها، به دلیل علاقه ای که به اسلام و پیامبر داشت، همه آنها را تحمل کرد و فاطمه (س) را برای پیامبر به یادگار گذاشت. پیامبر نیز به عنوان همسری باوفا هر گاه که نام خدیجه (ع) را می شنید اشک در چشمان مبارکش حلقه می زد، به نحوی که اطرافیان آن حضرت ، تأثر او را به خوبی حس می کردند.
نتیجه آن که فقط کسانی می توانند در این نوع ازدواج ها موفق باشند که از رفتار پیامبر (ص) و خدیجه (ع) به خوبی متأثر باشند.
امام صادق ( ع ) می فرمایند :
العارفه لاتوضع الا عندالعارف
زن فهمیده ی فرزانه باید در کنار مرد فهمیده قرار گیرد نه غیر آن .
در پایان تأکید می کنیم که ضمن رفع مشکلات چنین خانواده هایی از طریق مشاور خانواده باید به دختران و پسرانی که قصد ازدواج دارند ، آموزش داد که فاصله سنی بین آنان بین سه یا چهار سال و حداکثر هفت سال باشد و این چیزی است که باید در موقع راهنمایی قبل از ازدواج برای آنان تشریح نمود تا دریابند که با فاصله سنی کمتر ، مشکلات کمتری خواهند داشت، مشروط بر این که به سایر جنبه های لازم برای ازدواج موفق نیز توجه کافی مبذول دارند.
تذکر
شاید یکی از خوانندگان این مطلب شما برادر یا خواهر گرامی باشید که تفاوت سنی زیاد با همسر خود داشته باشید و ذهن شریفتان مشغول گردد که این مشکلات در زندگی ما هم بروز خواهد کرد. پس چه باید کرد و راه حل چیست؟ نگران نباشید ، زیرا شما با پیامدهای تفاوت سنی زیاد آشنا شده اید و با اراده و کسب راهنمایی می توانید از بروز مشکلات جلوگیری نمایید.
انشاءا...
آلت جنسی زنانه که مهبل( Vagina ) نامیده میشود، از منفذ مهبلی آغاز میشود، حدود سیزده سانتیمتر به درون بدن ادامه مییابد و به دهانه رحم( Cervix ) میرسد. مهبل از سه لایه بافتی درست شده است. لایهی سطحی آن مخاط نام دارد. لایه دیگر از بافت ماهیچهای درست شده است و بیشتر در یک سوم بیرونی مهبل منقبض میشود. لایهی سوم از بافت پیوندی است و مهبل را به ساختارهای درونی بدن متصل میکند.
مهبل در زمانی که فرد از لحاظ جنسی تحریک نشده است به لولهی پهنی میماند که دیوارههای آن روی هم جمع شده است و برخلاف تصور اغلب زنان و مردان، پیوسته به صورت "سوراخ" باز نیست. در واقع، فضای بالقوه دارد. مهبل به خاطر بافت ماهیچهای خود میتواند منبسط و منقبض شود و هنگام زایمان امکان خروج نوزاد را فراهم سازد یا با هر آلت مردانهای سازش پیدا کند. دیواره درونی مهبل پایانهی عصبی چندانی ندارد. نزدیک 90 درصد پایانههای عصبی نزدیک منفذ مهبل جمع شدهاند. بنابراین، این بخش مهبل از دو سوم پایانی آن حساستر است.
بقیه مطالب با عکس در ادامه مطلب
»»»> بقیه در ادامه مطلب
لغزنده کنندهی مهبل
هنگام تهییج جنسی، دیوارهی مهبل با مایع مهبلی پوشیده میشود. دیوارهی مهبل غدهی ترشحی ندارد، اما رگهای خونی موجود در آن در نتیجهی تحریک جنسی از خون پر میشوند و با فشاری که به بافت دیوارهی مهبل وارد میکنند، باعث خروج مایع میان بافتی(مایعی که فضای بین سلولها را پر کرد) به سطح دیوارهی مهبل میشوند. این مایع باعث لغزنده شدن سطح مهبل و آسانتر شدن وارد شدن آلت مردانه در آن میشود. بدون این لغزنده کنندهی طبیعی، عمل جنسی دردناک خواهد بود.
گاهی به علت جسمی یا احساسی این مایع به مقدار کافی آزاد نمیشود. کمبود هورمون یا عفونت مهبل میتواند به این مشکل بینجامد. گاهی زنانی که از قرصهای ضد بارداری استفاده می کنند، به این مشکل دچار میشوند؛ این قرصها مقدار زیادی هورمون پروژسترون دارند. زن و مردی که رابطهی احساسی خوبی با هم ندارند، ممکن است با این مشکل رو به رو شوند. البته میزان مایع مهبلی با افزایش سن کاهش مییابد و نباید عوامل جسمی یا روحی را در آن موثر دانست.
بدن پس از یائسگی به میزان اندکی هورمون استروژن تولید میکند. این امر باعث نازک شدن دیوارهی مهبل میشود. همچنین، مهبل کوچکتر و کم عمقتر می شود و زمان بیشتری طول میکشد تا مایع مهبلی به اندازهی کافی تولید شود یا تولید آن کاهش مییابد. با مشورت با پزشک که ممکن است به تجویز هورمون بینجامد، میتوان این مشکلات را تا اندازهای کاهش داد.
ورزشهای پس از زایمان
گاهی مهبل پس از زایمان بخشی از قوام ماهیچهای خود را از دست میدهد و احساس میشود که شلتر و بزرگتر شده است. این وضعیت باعث میشود برخی زنها هنگام عمل جنسی احساس لذت کمتری میکنند. مرد نیز ممکن است احساس کند دیوراهی مهبل به خوبی آلت تناسلیاش را در بر نمیگیرد. با انجام ورزشهای ویژهای میتوان ماهیچههای دیواره مهبل را تقویت کرد. زن باید ماهیچههایی را که برای توقف جریان ادرار به کار میروند، چند بار و برای 3 تا 5 ثانیه به حالت منقبض نگه دارد. این ورزش باید در طول روز چند بار انجام شود و میتوان آن را هنگام عمل جنسی نیز انجام داد.